پارینه‌سنگی قدیم در شمال خلیج فارس

یکی از مسائل مهم در خصوص باستان‌شناسی پارینه‌سنگی، چگونگی پراکنش جوامع پلیستوسن در آسیا و مسیرهای عبور آن‌هاست. نزدیک به دو میلیون سال پیش نخستین انسان‌ریخت‌ها (هومو ارگستر/ هومو ارکتوس) سرزمین مادری خود آفریقا را ترک کرده و سفری ادیسه‌وار در سرزمین‌های ناشناخته را آغاز کردند.

تنگه جبل‌الطارق، صحرای سینا و باب المندب سه گذرگاه خروج از آفریقا و آغازگر این سفر پرماجرا بوده است. پیشگامانی که از باب المندب وارد شبه‌جزیره عربستان شدند،ِ پیشینیان گروهی بودند که پس از پراکنش در این شبه‌جزیره، با عبور از خلیج‌فارس و تنگه هرمز، گام بر سرزمین ایران نهادند. درنهایت این گروه به همراه موجی که ازِ غرب ایران داخل شدند، پس از پراکنش در نقاط مختلف ایران، راه سرزمین‌های شرقی را در پیش‌گرفته و در سرتاسر آسیای شرقی گسترش یافتند. یافته‌های باستان‌شناختی اخیر، بیانگر اهمیت کرانه‌ها و پس‌کرانه‌های شمالی خلیج‌فارس، تنگه هرمز و دریای عمان درروند پراکنش‌های ساحلی در طول دور پلیستوسن است.

ازآنجایی‌که خلیج‌فارس به‌طور متوسط ۳۵ متر عمق دارد (بیشترین عمق آن در تنگه هرمز نزدیک به ۱۶۰ متر است)، پایین آمدن تراز سطح دریاها، ارتباط زمینی بین عربستان و ایران را فراهم می‌کرده است. بر اساس شواهد موجود، سطح خلیج‌فارس تحت تأثیر تغییرات تراز آب‌های آزاد متغیر بوده است و این تغییرات سبب شد تا در دوره پلیستوسن، دنباله خلیج تا نزدیکی تنگه هرمز عقب کشیده شده و در چندین فاز به‌کلی خشک شود. با توجه به یافته‌های پارینه‌سنگی قدیم این احتمال قوت می‌یابد که جوامع پلیستوسن پس از ورود به شبه‌جزیره عربستان و با عبور از تنگه خشک هرمز، وارد سواحل شمالی خلیج‌فارس شده باشند. هرچند مسیر پراکنش از زاگرس جنوبی و همچنین جنوب غرب ایران به سمت سواحل شمالی خلیج‌فارس و دریای عمان در پارینه‌سنگی قدیم نیز قابل‌تأمل است و باید مورد آزمون قرار گیرد. 

از نخستین یافته‌های پارینه‌سنگی قدیم در سواحل جنوبی ایران که در خلال بررسی‌های زمین‌شناختی و باستان‌شناختی در دهه ۱۳۵۰ تا سال‌های اخیر گزارش‌شده‌اند، نیم سده می‌گذرد. این مکان‌ها که در مناطق کرانه‌ای و پس‌کرانه‌ای شمال خلیج‌فارس و دریای عمان به‌دست‌آمده‌اند، عبارت‌اند از کنارک در جنوب بلوچستان و مکان‌هایی در هرمزگان اعم از دشت‌های سدیچ، سیریک، میناب، رودان، حسن لنگی، سیاهو، بندرعباس و دامنه‌های کوه ناخ در غرب هرمزگان. بارزترین ویژگی دوره پارینه‌سنگی قدیم در سواحل شمالی خلیج‌فارس و دریای عمان، صنعت سنگ مادر – تراشه است. در این صنعت که عمده سنگ خام مورداستفاده در آن کوارتز و پس‌ازآن سایر سنگ‌های رسوبی و آتش‌فشانی هستند، تراشه‌برداری به شیوه ضربه مستقیم و سندانی دوقطبی بر روی قلوه‌سنگ‌های کوچک و متوسط صورت گرفته که حاصل آن تولید تراشه‌های کوچک است. درصد بالای این برداشته‌ها به‌صورت تراشه ساده برجای‌مانده و درصد اندکی با روتوش تبدیل به ابزارهایی مانند اسکنه، کنگره‌دار، خراشنده و سوراخ کننده شده است. اما عمده یافته این مجموعه‌ها سنگ مادر – ساطورها یک‌رویه و دورویه هستند که عمدتاً از سنگ کوارتز تولید می‌شوند و به قلوه ابزارها مشهورند. این صنعت سنگ مادر – تراشه علاوه بر شباهت‌هایی که با موارد شناخته‌شده در شبه‌جزیره عربستان دارد، با صنایع الدیزی در بلوچستان نیز قابل‌مقایسه است که وجود سنگ مادر-ساطور، درصد بیشتر تراشه و ابزارهای ساخته‌شده از آن مانند کنگره/دندانه‌دار، اسکنه، سوراخ کننده و همچنین فقدان شکافنده و تبر دستی از ویژگی‌های آن است. علاوه بر این در دشت میناب تعدادی از یافته‌ها قابل انتساب به فرهنگ اواخر آشولی هستند؛ هرچند در این خصوص باید بااحتیاط اظهارنظر کرد. یک تراشه نسبتاً بزرگ به طول ۹۱ تا ۹۴ میلی‌متر با روتوش‌های پیوسته و بلند نیمه شیب‌دار دورویه و یک خراشنده نیمه مدور/یک‌رویه ناقص، از شواهد احتمالی این صنعت است. علاوه بر این در شمال شرق بندرعباس، شواهد احتمالی آشولی با توجه به نمونه‌هایی از ابزارهای دورویه و تبر دستی‌ها گزارش‌شده است. بااین‌حال یکی از مهم‌ترین محوطه‌های پارینه‌سنگی قدیم شمال خلیج‌فارس را باید در غرب هرمزگان جست‌وجو کرد. پراکندگی درخور توجه دست‌ساخته‌های سنگی قابل انتساب به فرهنگ آشولی در دامنه‌های کوه ناخ بستک در غرب هرمزگان از مهم‌ترین نمونه‌های پارینه‌سنگی در شمال خلیج‌فارس است. در مشاهدات اولیه در دامنه‌های کوه ناخ، دست‌ساخته‌های سنگی مانند سنگ مادرهای بسیار بزرگ برجا، سنگ مادر با آثار برداشت تراشه‌های بزرگ ۲۰ تا ۲۵ سانتی‌متر، تراشه‌های بزرگ روتوش دار، سنگ مادر – خراشنده¬ها، خراشنده‌های سنگین، ابزارهای دورویه و شکافنده‌ها مشاهده شد. 

شواهد هرچند اندک اما قطعی از هر دو مرحله پارینه‌سنگی قدیم سواحل جنوبی ایران را می‌توان به‌عنوان یک‌چشم‌انداز مهم و نشانی از ظرفیت بالای کرانه‌ها و پس‌کرانه‌های شمالی خلیج‌فارس و دریای عمان در مطالعات باستان‌شناسی پلیستوسن و مکان مناسبی برای آزمون فرضیه‌هایی مانند خروج از آفریقا و پراکنش‌های ساحلی به شمار آورد. به نظر می‌رسد که شرایط زیست‌محیطی در مراحل مختلف پلیستوسن امکان مناسبی برای استقرار انسان‌ریخت‌ها و استفاده از منابع فراهم آورده است. به‌منظور درک بهتر از پراکنش‌های پلیستوسن در این منطقه باید منتظر نتایج مطالعات تکمیلی، بررسی‌های فشرده و نظام‌مند، شناخت دقیق‌تر ویژگی‌های ریخت – فناوری صنایع سنگی، کاوش در لایه‌های برجا و دستیابی به سال‌یابی مطلق و سایر جوانب زیست‌محیطی منطقه بود و در پی آن، بتوان چگونگی زیست و انطباق جوامع پلیستوسن با چنین زیستگاهی را بازسازی کرد.

انتهای پیام/

کد خبر 1401021939550

برچسب‌ها